مرحوم شیخ باقر علم الهدی
ذی القعده 1386-1428
 جلسه اول
حقوق

دانلود فایل صوتی جلسه

  • از مهمترین موضوعات و مسائل دین اسلام حقوق است.حتی در دیدگاه عقلا هم حائز اهمیت است.
    انسان زندگی اجتماعی دارد و حتما باید با دیگران تعامل داشته باشد و راه حفظ نظام زندگی، رعایت حقوق دیگران است.
    تفاوت زندگی انسان که در اجتماع است با حیوانی که در جنگل است این است که حیوان خود محور است و روابط بر مبنای قدرت و ضعیف کشی است.
    ولی انسان زندگی اجتماعی دارد و باید زندگی ش منظم و پاکیزه باشد و سلامت زندگی افراد یک اجتماع به این بستگی دارد که حقوق هر یک حفظ گردیده و و افراد جامعه حقوق هم را محترم بشمارند. اگر این گونه باشد حتی اگر جامعه معتقد به خدا نباشد زندگی ها آرامش خواهد داشت و در غیر این صورتف حتی اگر با ایمان باشند زندگی آرامی نخواهند داشت . با سلب آرامش خاطر زندگی ها ناسالم و مشوش خواهد بود و انسان به کمال نخواهد رسید و نه دنیا را خواهد داشت و نه آخرت را.
    حفظ حدود و حقوق پایه و اساس زندگی اجتماعی است.

     
  • برای ترسیم پیوند افراد یک جامعه می توان تسبیح را مثال زد که اگر نخ تسبیح نباشد هر یک از مهره ها پراکنده خواهد بود. آنچه که درحکم نخ تسبیح، افراد جامعه را بهم پیوند می دهد، مسئله حقوق افراد جامعه است.
    همان طور که تسبیح سه نوع مهره دارد. یک مهره بزرگ که در بالاست و دو مهره متوسط که در جایگاه خاصی قرار داردف در اجتماع هم هر فرد باید در جایگاه خودش باشد. در "جایگاه خود بودن" یعنی هر کسی عامل به وظایف جایگاه خود باشد. غنی عامل به وظایف خود در ارتباط با فقیر. فقیر عامل به وظایف ش. عالم آگاه به مسئولیت خود در برابر نادان. نادان آگاه به مسئولیت خود در برابر عالم.
    اگر حقوق و جایگاه افراد رعایت نشود مصداق أُولَئِکَکَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ خواهند بود (179 اعراف)

     
  • یک کارخانه با صد 100 کارمند را در نظر بگیرید.
    اگر هر کس در جایگاه خودش باشد و هر یک به مسئولیت های محوله ش آگاه باشد فعالیت های کارخانه درست خواهد بود.  در غیر این صورت در کنار هم هستند اما نمی دانند در قبال هم چه وظیفه ای دارند. در نتیجه کارخانه خروجی نخواهد داشت. یا اگر وظایف یکه نسبت به یکدیگر دارند را بدانند اما جایگاه های شان را عوض کنند باز هم کارخانه خروجی مناسب نخواهد داشت.
     
  • تمام دین، حقوق است. نماز و روزه و حج حق خدا بر شما است.
    رساله حقوق امام سجاد را بخوانید. کتابی است که حقوق محتلف را توضیح می دهد. از حق خدا شروع میشود تا حتی حق گیاهان.
    مرحوم شهید در شرح لمعه آورده است که وقتی نهالی را می کاری در باغچه منزل بر تو حقی دارد. باید به آن آب دهی. چن حیات دارد نباید نادیده بگیری تا خشک شود. اگر کبوتر هم در منزل دارید همان طور.
    امیر المومنین در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان یک ساعت قبل شهادت شون وقتی در حیاط بودند دو پرنده به دور حضرت می چرخیدند و ناله می زدند. حضرت فرمودند الان صدای ناله اینها بلند است و تا ساعاتی دیگر صدای ناله  انسان ها از سینه برون خواهد شد. آنگاه به دخترشون نگاه کردند و گفتند این دو پرنده را در خانه حبس کردی اگر نمی توانی به اینها برسی و به آنها آب و غذا بدی باید رهای شان کنی.
     
  • امام حسن عسکری ع می فرمایند:
    اعبد الناس أعْرَفُ النّاسِ بحُقوقِ إخْوانِهِ و أشَدُّهُم قَضاءً لَها أعْظَمُهُم عِند اللّه ِ شَأنا 
    عابدترین مردم کسی که گوی سبقت را از دیگران در عبادت میگیرد، کسی است که حقوق مردم را بشناسد و به آن عمل کنید. 
    در حالی که در حالت عادی وقتی به ما بگوبند عابدترین به ذهن ما کسی می آید که بیشتر از سایرین عبادات و نماز می خواند و خدمت به خلق می کند.
     
  • پدر و پسری برای صرف غذا مهمان مولی الموحدین امیر المومنین بودند.
    مستحب است که قبل از غذا دست را بشورند و با دست غذا بخورند و بعد از غذا هم دست ها را بشورند.
    دستور شرع برای ضیافت این است که قبل از غذا ابتدا صاحب خانه دست ش را بشورد تا دیگران حیا نکنند بعد اولین نفر از سمت راست صاحب خانه و بعد همین طور چرخ بزنند. دست ها را خشک نکنند.
    بعد از غذا هم اول فرد سمت چپ میزبان دست ها را بشوید و چرخ بزند تا برسد به میزبان.
    ظرف آب را آوردند و امیر المومنین رفتند تا ظرف آب را بگیرند و دست مهمان را بشورند. مهمان ناراحت شد و گفت ای امیر شما بنشینید که بی ادبی است که شما دست های مرا بشویید.
    مولی الموحدین امیر المومنین گفتند نه این حق مهمان است بر میزبان تا دست های او را بشورد.
    دقت کنید امیر المومنین نگفتند که شما بیا دست های مرا بشور، معلومه فرهنگ این بود که حقوق باید حفظ شود و نباید شکسته شود.
    موقع شستن دست های پسر؛ امیر المومنین حسنین را صدا زدند تا دست های پسر را بشورند.
    سوال: چرا دست پدر را باید امیر المومنین ولی دست پسر را آقازاده های شان باید بشورند؟
    امیر المومنین فرمودند اگر تنها آمده بودی همان طور که دست های پدرت را شستم دست های تور ا هم می شستم. ولی چون با پدرت آمده ای اگر همان سان که دست های پدرت را شستم دست های تو را بشورم احترام پدرت خدشه دار می شود.
    چه فرقی کرد حق پدر و پسر؟
    حق پدر بالاتر است از حق فرزند. به جهت رعایت آن حق دست تو را نمی شورم.

    دقت کنید که در مسئله حقوق شخصیت ها مطرح نیست، هر کسی هستی و هر امتیازی که داری داشته باش.

    شما ببینید شخصیت امیر المومنین که بعد از رسول الله در خلقت بی نظیر است.
    نقل میکنند پیامبر در بستر بیماری بودند  با امیر المومنین به دیدار رسول الله رفتند. امیر المومنین احوال پیامبر را پرسید. حضرت علی ع دست روی سینه رسول الله قرار داد و عرضه داشت:  خدایا آنچه پیامبر تو به آن گرفتار است بر او بر طرف کن. دست امیر المومنین هنوز بر نداشته شده بود که پیامبر خوب شدند.
    پیامبری که برای دعا صورت روی خاک می گذارد و می فرماید اللهم به حق علی

    در مسئله حقوق شخصیت مطرح نیست.
    هر جایگاهی که داری. حق والدین بی واد و عقب افتاده که حتی بعضا حرف های بی ربط هم می زنند بر تو واجب است و باید احترام شان را حفظ کنید.

     
  • حضرت رضا ع حقی بر گردن مردم مشهد دارند که سایر ائمه بر مردم مشهد ندارند. غیر از مسئله امامت و حجت الله بودن شان، و آن حق همسایگی است. حق الجوار برای مردم مشهد است. همان طور که حق الجوار امیر المومنین برای مردم نجف است و حق الجوار امام حسین برای مردم کربلاست. ما مشهدی ها دل مون میگیره میاییم در حرم گریه میکنیم که حتی گریه در حرم برامون آبروست. این نعمتی ه که مردم سایر شهر ها ندارند.

     
  • یا ابن رسول الله، یا امام رضا، شما به ما فرمودید که برای همسایه تون همسایه خوبی باشید.
    همسایه خوب نه به آن معنا که اگر همسایه شما به شما خوبی کرد شما هم محبت کنید. بلکه همسایه خوب به تحمل بدی های همسایه است.
    یا امام رضا شما که بدی ندارید و بدی ها مال ماست، شما همسایه خوبی باشید و روز قیامت از ما شکایت نکنید.


    ===============
  • احکام:
    چند شک در نماز قابل اعتنا نیست و نماز را باطل نمی کند و سجده سهو هم ندارد.
    از جمله شخص کثیر الشک.
    هیچ کس خالی از شک نیست و اما شک برخی از افراد بیش از حد نرمال است.
    کسی که هر 24 ساعت یک بار 6 7 بار شک می کند کثیر الشک است.
    فقها م یگویند کسی که در سه نماز پشت سر هم یک شک برای او تکرار شود. مثلا در نماز ظهر و عصر و عشا، بین رکعت سوم و چهارم شک کند. یعنی در این مورد خاص کثیر الشک است.
     
  • اغلب افراد کثیر الشک در این سه مورد شک می کنند:
    1. در عدد تسبیحات اربعه که چند بار گفتند.
    2. در عدد سجده ها.
    3. شک بین رکعت سوم و چهارم نماز
     
  • فرد کثیر الشک در زمینه ای که زیاد شک میکند نباید به شک ش اعتنا کند ولی در سایر موارد که کثیر الشک نبوده باید اعتنا کند.
    اگر شک بین رکعت 3و 4 برای او زیاد پیش میاد در این مورد کثیر الشک است و نباید اعتنا کند اما اگر در نمازی بین رکعت 2و 3 شک کرد باید اعتنا کند.

     
  • اگر فردی در نماز خاصی کثیر الشک است در همان نماز نباید اعتنا کند اما در سایر نماز ها باید اعتنا کند.
    مثلا اگر در نماز ظهر همیشه بین 3و 4 شک می کند نباید اعتنا کند. اما اگر در نماز عشا بین 3و 4 شک کرد باید اعتنا کند.

     
  • در زمان مخصوصی کثیر الشک است و در غیر آن زمان حق بی اعتنایی ندارد.
    مثلا اگر در اول وقت نماز بخواند خوب م یخواند و شک نمی کند اما اگر در آخر وقت بخواند کثیر الشک می شود.
    پس به شک هایی که در نماز اول وقت ش رخ می دهد باید اعتنا کند اما به شک های نماز آخر وقت ش نباید اعتنا کند.

     
  • اگر در مکان مخصوصی کثیر الشک شود. مثلا در خانه نماز میخواند کثیر الشک نیست اما وقت یدر حرم یا جای شلوغ نماز می خواند کثیر الشک می شود.
    پس به شک هایی که در بیرون از منزل رخ میدهد نباید اعتنا کند اما به شک های داخل منزل باید اعتنا کند.

مطالعه آنلاین کتاب "وسواس : راه کارهای پیشگیری و درمان"

دکتر هَزار: پرسش و پاسخ تربیتی (ازدواج، همسر، فرزند)

سخن چینی، نَمّامی، سَعایَت در احادیث

کند ,های ,نماز ,حقوق ,حق ,هم ,کثیر الشک ,اعتنا کند ,امیر المومنین ,که در ,دست های ,انسان زندگی اجتماعی

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دراسات شاهدان کویر مزینان دبیرستان هیات امنایی صائب mct-mrt متخصص تحلیل! موزیک جی وای | Music Jy فروش پوشاک زنانه بچگانه مردانه مانتو مجلسی پکیج دیواری و زمینی سالنامه مشهد کارنیوال | مجله تفریحی و سرگرمی